به گزارش مجله خبری نگار، از بیدارکردن از خواب صبحشان گرفته تا آمادگی برای مدرسه و بهانههای جورواجور صبحانهخوردن و در ادامه، برگشتن از مدرسه و سر و کله زدن با تکالیفشان…. حالا وسط همه این شلوغیها و تکرارها حالمان چگونه است؟! چیزی درونمان ته نشین میشود که رضایت و شادی برای ما بیاورد و انگیزهای برای ادامه دادن یا نه؟
درست است که کودک در دو سال اول زندگی، بیشترین وابستگی را به مادر دارد و نیازهایش توسط او برآورده میشود، ولی گهگاهی مادر درمانده میشود و احساسات منفی به سراغش میآید که جزو انکارناپذیر این رابطه دوسویه است، اما پدرها میتوانند از طریق توجه و کمک کردن به مادر، به او نشان دهند که حواسشان هست و اوضاع رو به راه میشود. دکتر نهاله مشتاق، روانشناس بالینی در کتاب «مادر خوب، مادر بد» مینویسد: «نگاه پدر به شیوه مادریکردن زن در احساسات مادر بسیار مؤثر است…
اگر همسر باور داشته باشد که مادریکردن، کار مشکلی است و سرخوردگی و خشم مادر را معقول بداند، مادر راحتتر میتواند احساسات منفی خود را تحمل کند. اما اگر همسر باور داشته باشد که بزرگکردن فرزند کار آسان و لذت بخشی است، در واقع به مادر حق نمیدهد که خسته یا خشمگین باشد.
همین مسئله باعث میشود که مادر با احساسات منفی خود مشکلتر کنار بیاید…. رابطه مادر و فرزندی بسیار پیچیده است هر دو نفر آنها احساسات شدیدی را نسبت به هم تجربه میکنند و در این رابطه لحظاتی وجود دارد که آنها با هم درگیر میشوند.
در چنین موقعیتهایی پدر میتواند با ایجاد فاصله بین مادر و کودک برای هر دوی آنها آرامش ایجاد کرده و مادر را در مدیریت اوضاع کمک کند. علاوه بر این وابستگی بیش از حد مادر وکودک به یکدیگر برای هر دوی آنها مضر است. پدر میتواند از ایجاد این وابستگی جلوگیری کند. اگر پدر بتواند با حضور فعال، احساسات مادر را درک و هضم کند، انفجارهای خشم مادر کاهش پیدا میکند.»
از طرفی بسیاری از مشکلات و مسائل در خانواده به خاطر عدم تفاهم و مدیریت صحیح برای حل به موقع بحرانها شکل میگیرند. پدر میتواند از طریق همفکری با مادر، در وضع قوانین و اجرای صحیح آنها در خانواده، قرار دادن زمان معین برای حل درگیریها و اختلافات، مادر را در حل این مسائل یاری دهد تا زمینه برای رسیدگی به نیازها و اهداف فردی خود مادر فراهم شود.
در ادامه والدین میتوانند با اطلاع از سبک والدگری یکدیگر به یک تفاهم در تربیت کودک برسندکه نه تنها در تفاهم زندگی مشترک خود آنها مؤثر است بلکه موجب شکل گیری یک چارچوب رفتاری صحیح در فرزندان برای روابط بعدی در جامعه میشود.
پدر از طریق ارتباط صحیح و به موقع با مادر و نیز گفتگو درباره مسائل فرزندان و خودشان، مشارکت در امور خانه، توجه و مراقبت از رابطه خود و همسرش به عنوان یک رابطه خاص و قابل اهمیت، میتواند به ایجاد این احساس که مادر قرار نیست بار تربیت فرزندان را به تنهایی بر دوش بکشد و در این راه همراه و همقدمی دارد، کمک کند و احساس شادی و رضایت خوشایندی را فراهم آورد..
منبع:اینفو